خاطره اي تامل برانگيز از دکتر حسابي
بــــــــــــــــــــــاران دلــتـــنـــگــــــــــــــی
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم از مطالب نهایت استفاده رو بکنید (هیچ کس اشکی برای ما نریخت / هر که با ما بود از ما می گریخت/ چند روزی هست حالم دیدنیست ، حال من از این و آن پرسیدنیست / گاه بر روی زمین زل می زنم / گاه بر حافظ تفاءل می زنم ، حافظ فالم را گرفت / یک غزل آمد که حالم را گرفت / ما ز یاران چشم یاری داشتیم/ خود غلط بود آنچه می پنداشتیم .)

پيوندها
♥بـــاران♥
♥|عاشق کشون|♥
انتظار
نرم افزار های پرتابل
×عشق من×
hip-hop
دختـــــــــــرجنـــــــوبی
عشق عشق وعشق لعنت بر عشق دروغ
باران عشق
من با این...این بی من
حرف های یک پسر دبیرستانی
غریبانه
selena and justin
سایه سار
سکوتی به رنگ چشمای تو
کلبه من
دخمل کوچولو
عاشقانه های نفس
سایت ویژه مسلمانان
ورود تو یکی ممنوع
عشق پاک
ترنم باران
عاشقانه ..؟!؟
اقیانوس غم
قلعه ی ذهن من
یــــه فنجـــــــون قهـــــــوه دور هــــــم
سلنا گومز
کلبه سرگرمی
گلبرگ شیشه ای
اگه تنهایی بیا2
khaT khaTi
توت سفید
مکتب عشق
I Love You
دلنوشته های یه دختر عاشق
قلب شکسته
دلنوشته های عاشقانه ی من
وبلاگی برای خنده و شادی
سودوکو=دریافت شارژ
عشقانه ها
احساس رویایی
عشق-محبت-دوستی
کوتاه اما زیبا
پرواز به سوی خدا
baran
رمان های دختر شرقی
کلبه دلتنگی
ساحل دلتنگی ام
باران پاییزی
××جدید ترین های روز دنیا××نرم افزار×آموزش
دلتنگی ها
عشق فقط یک کلام....خدا
کشتی کج
~_~◕ ‿-。☀☂☁شب های تنهایی~_~◕ ‿-。☀☂☁
تنهای تنها
دختر آریایی
شکست عشقی
p@risa77
با اینکه میدانست بدون او تنهاترینم اما رفت...
دل نوشته های یک عاشق تنها مانده از............
شکنجه گر
تنهایی
پسرک تنها
رفیق نیمه راه...
ستاره
مهدی جان کجایی؟؟؟
از کلیپ و بازی تا طنز و سرگرمی
بــــــا تـــــــــو بـــــودن
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان باران دلتنگی و آدرس mostafaheartsick73.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.










نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 41
بازدید هفته : 42
بازدید ماه : 545
بازدید کل : 37656
تعداد مطالب : 62
تعداد نظرات : 91
تعداد آنلاین : 1


ابتدا نيت كنيد

سپس براي شادي روح حضرت حافظ يك صلوات بفرستيد

.::.حالا كليد فال را فشار دهيد.::.

براي گرفتن فال خود اينجا را كليك كنيد
دریافت کد فال حافظ برای وبلاگ

فال عشق



برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب


استخاره آنلاین با قرآن کریم

جاوا اسكریپت

نويسندگان
MOSTAFA
hossein-haparut

آرشيو وبلاگ
شهريور 1391


آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 15:44 :: نويسنده : MOSTAFA

 

 

پروفسور حسابي؛ ملقب به پدر فيزيک ايران بعد از ملاقاتي كه با انيشتين داشتند و پس از آنكه انيشتين به ايشان نويد مي دهند كه نظريه شما در آينده اي نه چندان دور، علم فيزيك را در جهان متحول خواهد كرد، به پروفسور پيشنهاد مي دهد كه براي تكميل نظريه خود در آزمايشگاه مجهز دانشگاه شيكاگو به كار خود ادامه دهد. در ادامه ايميل خاطره اي بسيار آموزنده از ايشان در دانشگاه شيکاگو نقل شده كه هر ايراني را به فكر وا مي دارد. اميدوارم شما دوستان هم فرصت خوندنش رو از دست ندهيد ...

دانشگاه شيکاگو بسيار پيشرفته بود. مهم تر از هر چيزي آزمايشگاه هاي متعدد و معتبر آن بود.

من در لابراتوار بسيار پيشرفته اپتيک، مشغول به کار شدم. در خوابگاه دانشگاه هم اتاق مجهزي براي اقامت، به من داده بودند.

از نظر وسايل رفاهي، مثل اتاق يک هتل بسيار خوب بود. آدم باورش نمي شد، اين اتاق در دانشگاه باشد. معلوم بود که همه چيز را، براي دلگرمي محققين و اساتيد، فراهم کرده بودند.

نکته خيلي مهم و حائز اهميت، آزمايشگاه ها و چگونگي تجهيزات آن بود. يک نمونه از آن مربوط به ميزي مي شد که در آن آزمايشگاه به من داده بودند. اين ميز کشوي کوچکي داشت.

از روي کنجکاوي آنرا بيرون کشيدم و با کمال تعجب، چشمم به يک دسته چک افتاد. دسته چک را برداشتم و متوجه شدم تمام برگه هاي آن امضا شده است!

فوراً آنرا نزد پروفسوري که رئيس آزمايشگاه ها و استاد راهنماي خودم بود بردم. چک را به او دادم و گفتم: ببخشيد استاد، که بي خبر مزاحم شدم. موضوع بسيار مهمي اتفاق افتاده است. ظاهراً اين دسته چک مربوط به پژوهشگر قبلي بوده و در کشوي ميز من جا مانده است. و اضافه کردم، مواظب باشيد، چون تمام برگ هاي آن امضا شده است، يک وقت گم نشود.

پروفسور با لبخند تعجب آوري، به من گفت: اين دسته چک را دانشگاه براي شما، مانند تمام پژوهشگران ديگر دانشگاه، آماده کرده است، تا اگر در هنگام آزمايش ها به تجهيزاتي نياز داشتيد، بدون معطلي به کمپاني سازنده تجهيزات اطلاع بدهيد. آن تجهيزات را، براي شما مي آورند و راه مي اندازند و بعد فاکتوري به شما مي دهند. شما هم مبلغ فاکتور شده را روي چک مي نويسيد و تحويل کمپاني مي دهيد. به اين ترتيب آزمايش هاي شما با سرعت بيشتري پيش مي روند.

توضيح پروفسور مرا شگفت زده کرد و از ايشان پرسيدم: بسيار خوب، ولي اين جا اشکالي وجود دارد، و آن امضاي چک هاي سفيد است؛ اگر کسي از اين چک سوء استفاده کرد، شما چه خواهيد کرد؟با لبخند بسيار آموزنده اي چنين پاسخ داد: "بله، حق با شماست. ولي بايد قبول کنيد، که درصد پيشرفتي که ما در سال بر اساس اين اعتماد به دست مي آوريم، قابل مقايسه با خطايي که ممکن است اتفاق بيفتد نيست."

"اين نکته، تذکر يک واقعيت بزرگ و آموزنده بود. نکته اي ساده که متاسفانه ما در کشورمان نسبت به آن بي توجه هستيم."

يک روز که در آزمايشگاه مشغول به کار بودم، ديدم همين پروفسور از دور مرا به شکلي غير معمول، نگاه مي کند. وقتي متوجه شد که من از طرز دقت او نسبت به خودم متعجب شده ام، با لبخندي بسيار
جذابي کنارم آمد و گفت: آقاي دکتر حسابي، شما تازگي ها چقدر صورتتان شبيه افراد آرزومند شده است؟ آيا به دنبال چيزي مي گرديد، يا گم گشته خاصي داريد؟

من که از توجه پروفسور تعجب کرده بودم با حالت قدرشناسي گفتم: بله، من مشغول تجربه ي نظريه ي خودم در مورد عبور نور از مجاورت ماده هستم. براي همين، اگر يک فلز با چگالي زياد، مثل شمش طلا با عيار بالا داشتم، از آزمايش هاي متعدد، روي فلزهاي معمولي خلاص مي شدم و نتايج بهتري را در فرصت کمتري به دست مي آوردم؛ البته اين يک آرزوست.

او به محض شنيدن خواسته ام، گفت: پس چرا به من نمي گوييد؟

گفتم آخر خواسته من، چيز عملي نيست. من با شمش آلومينيوم، ميله برنز و ميله آهني تجربياتي داشته ام. ولي نتايج کافي نگرفته ام و مي دانم که دستيابي به خواسته ام غير ممکن است.

پروفسور وقتي حرف هاي مرا شنيد از ته دل خنده اي کرد و اشاره کرد که همراه او بروم.

با پروفسور به اتاق تلفنخانه دانشگاه آمديم. پروفسور با لبخند و شوق، به خانمي که تلفنچي و کارمند جوان آنجا بود، سفارش شمش طلا داد و خداحافظي کرد و رفت.

من که هنوز باورم نمي شد، فکر مي کردم پروفسور قصد شوخي دارد و سربه سرم مي گذارد. با نوميدي به تعطيلات آخر هفته رفتم.

در واقع 72 ساعت بعد، يعني روز دوشنبه که به آزمايشگاه آمدم، ديدم جعبه اي روز ميز آزمايشگاه است. يادداشتي هم از طرف همان خانم تلفنچي، روي جعبه قرار داشت که نوشته بود اميدوارم اين شمش طلا، به طول 25 سانتي متر و با قطر 5 سانتي متر با عيار بسيار بالايي به ميزان 24، که تقاضا کرده ايد، نتايج بسيار خوبي براي کار تحقيقي شما بدست دهد.

با ناباوري ولي اشتياق و اميد به آينده اي روشن کارم را شروع کردم. شب و روز مطالعه و آزمايش مي کردم تا بهترين نتايج را بدست آورم.

حالا ديگر نظريه ام شکل گرفته بود و مبتني بر تحقيقات علمي عميق و گسترده اي شده بود.

بعد از يکسال که آزمايش هاي بسيار جالبي را با نتايج بسيار ارزشمندي به دست آورده بودم، نزد آن خانم آوردم و شمش طلاي خرده شده و تکه تکه را که هزار جور آزمايش روي آن انجام داده بودم را داخل يک
جعبه روي ميز خانم تلفنچي گذاشتم.

به محض اينکه چشمش به من افتاد مرا شناخت و با لبخند پر مهر و اميدي، از من پرسيد: آيا از تحقيقات خود، نتايج لازم را بدست آورديد؟

فوراً پاسخ دادم: بلي، نتايج بسيار عالي و شايان توجهي، بدست آوردم. به همين دليل نزد شما آمده ام که شمش را پس بدهم، ولي بسيار نگران هستم. زيرا اين شمش، ديگر آن شمش اولي نيست، و در جعبه را باز کردم و شمش تکه تکه شده را به او نشان دادم و پرسيدم حالا بايد چه کار کنم؟ چون قسمتي از اين شمش را بريده ام، سوهان زده ام و طبيعتاً مقداري از طلاها دور ريخته شده است.

خانم تلفنچي با همان روي خوش لبخند بيشتري زد و به من گفت: اصلاً مهم نيست، نتايج آزمايش شما براي ما مهم است. مسئوليت پس دادن اين شمش با من است.

وقتي با قدم هاي آرام و تفکري ژرف از آنچه گذشته است، به خوابگاه مي آمدم، به اين مهم رسيدم، که علت ترقي کشورهاي توسعه يافته، همين اطمينان خاطر و احترام کارکنان مراکز تحقيقاتي مي باشد و بس، يعني کافيست شما در يک مرکز آموزشي، دانشگاهي و يا تحقيقاتي کار کنيد، ديگر فرقي نمي کند که شما تلفنچي باشيد يا استاد.

چون تمام مجموعه آن مراکز در کشورهاي پيشرفته داراي احترام هستند و بسيار طبيعي است که وقتي دست يک پژوهشگري در امر تحقيقات و يا تمام تجهيزات باز باشد و داراي احترامي شايسته باشد، حاصلي به جز توسعه علمي در پي نخواهد داشت.


منبع: كتاب استاد عشق تاليف ايرج حسابي


 



نظرات شما عزیزان:

sama
ساعت13:06---22 شهريور 1391
سلام دوست عزیز
ممنون که بهم سر زدی.
وبلاگت جالب بود.
موفق باشی.بازم بهم سر بزن.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: